سایت تابناک «نزدیک به محسن رضایی» نوشت: محافلی در صدا و سیما تصمیم خود را گرفته اند. گزینه ریاست جمهوری خود را انتخاب کرده و می خواهند با تبلیغات وسیع به نفع آنان و تبعیض علیه دیگر کاندیداها، از مردم بخواهند یکی از این دو را انتخاب کنند.کسی هم نمی تواند در مقابل آنان ایستادگی کند!برای آنان اعتماد مردم هم مهم نیست که اگر بود اکنون شبکه های ماهواره ای فارسی زبان مخاطبانی میلیونی در ایران نداشتند!
هر چه به انتخابات ریاست جمهوری نزدیک تر میشویم، صدا و سیمایی که قرار بود صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران باشد، بیشتر به صدا و سیمای دو کاندیدای خاص تبدیل میشود. پسوند جمهوری اسلامی ایران که در ادامه نام صدا و سیما آمده است، اگر چه برای مسئولان این رسانه عریض و طویل، تزئینی است، اما حقیقت این است که این عنوان نمایشی یا برای تزئین نیست. جمهوری نماد مردم، اسلامی نماد مکتب و ایران هم نماد جغرافیای ایران با همه تنوع قومی و فرهنگی آن است. سه عنصری که اصولا در گاه انتخابات در رفتار صدا و دیده نمی شود. در انتخابات گذشته مسئولان این رسانه با عملکرد نامطلوب خود اعتماد بخشی از جامعه ایرانی را از دست دادند و در پایان کار حتی سفرهای کاندیدای مورد حمایت خود در انتخابات را که اتفاقا رئیس جمهور شده بود را هم سانسور کردند.
اگر جمهور یا همان مردم برای این رسانه اهمیت داشت، به نفع عده ای از مردم وعلیه عده ای از آنان برنامه پخش نمی کرد! اگر مکتب برای آنان اهمیت داشت، اخلاق حسنه اسلامی را با بد اخلاقی خاص مکتب ماکیاولیسم جایگزین نمی کردند و اگر ایران برایشان مهم بود، بی عدالتی و تبعیض های قومیتی در این رسانه ها به اوج خود نمی رسید و هرازگاهی با جعل عنوان طنز برای مسخره کردن اقوام ایرانی استفاده نمی کردند. به نظر میرسد نگاه قبیله ای که رهبر انقلاب بارها درباره عدم نفوذ آن بر ارکان نظام هشدار داده است، اتفاقا بر صدا و سیما حاکم شده است و پسوند رسانه ملی ایرانیان را به پسوند رسانه قبیله ای تعدادی خاص بدل کرده است.طبیعتا گرایش های سیاسی مسئولان ارشد صدا و سیما و جزوه هایی که برخی از آنان در حمایت از برخی کاندیدا نوشتهاند بر کسی پوشیده نیست. اما کسی مخالف گرایش سیاسی و طرفداری آنان از کاندیداهای خاص به صورت شخصی نیست، اما وقتی آنان گرایش های سیاسی خاص خود را میخواهند با جو سازی و تبلیغات از طریق رسانه فراگیر و انحصاری به مخاطبان القاء کنند، چه کسی میتواند در مقابل آنان بایستد؟!در انتخابات ۸۸ هم همه توان رسانه فراگیر و انحصاری صدا و سیما،به مدد محمود احمدی نژاد در آمد. اما در نهایت چه شد؟ چرا همین رسانه این اواخر کاندیدای مورد حمایت خود در سال ۸۸ را هم سانسور میکرد و تریبون ها را از وی میگرفت؟ آیا جز این است که إِنَّ رَبَّکَ لَبِالْمِرْصَادِ ؟ خداوند در کمین گاه نشسته است. برای کسانی که میخواهند تمایلات نفسانی خود را بر مردم مسلط کنند. اکنون باید به که شکایت برد؟ به که باید استغاثه برد؟ مگر آن پیر سفر کرده نفرمود صدا و سیما دانشگاه است. کجای دانشگاه های اسلامی درس بی اخلاقی و تعصب میآموزند؟ در کدام دانشگاه اسلام موازین ضد عدالت علوی نشر میدهند؟ مگر امام راحل نفرمودند که اگر صدا و سیما سالم باشد، جامعه هم سالم خواهد ماند و اگر فاسد باشد جامعه هم را فاسد خواهد بود؟ما فقط در حد همین امر به معروف مکلفیم که اگر احتمال تاثیر هم ندهیم که نمی دهیم، این تکلیف هم از ما ساقط میشود. اما اگر این تکلیف از مردم ساقط شود، به این معنا است که ظلم برخی محافل در صدا و سیما باید ادامه یابد؟ عجیب است رهبر بزرگوار انقلاب اسلامی به کرات تاکید میکنند که نظری به کاندیدای خاصی ندارند. بارها تصریح کرده اند که همه این هشت نفر در چارچوب انقلاب اسلامی اند. اما صدا و سیما گویی خود قبیله ای جداست! خود کاندیدا به مردم القاء میکند! یاللعجب!